طراحی سایت در شیراز (حرفه ای + کارآمد) با قیمت عالی 2023تیم راهکارهای وب

طراحی سایت در شیراز (حرفه ای + کارآمد) با قیمت عالی 2023

در سال ????، دنیای وب دیزاین به دنبال الهام بخشی های جدید و فراتر از حدود بوده است. در اینجا، نام و برخی از ایده های معروف و شگفت انگیز هفت وب دیزاینر موفق را معرفی می کنیم که می تواند برای طراحان وب الهامبخش باشد:

وب سایت را مطابق با استانداردهای مدرن طراحی نمایید.

1. جنیسیس پارک (Genesis Park)

 

جنیسیس پارک یکی از دیزاینر های برجسته و موفق در دنیای وب است. او با طراحی وبسایت هایی که متمرکز بر تجربه کاربری هستند، خود را برجسته کرده است.

 

2. راسل وایت (Russell White)

 

راسل وایت یک طراح وب ساده ولی الهام بخش است. او با طراحی وبسایت های کوچک و زیبا، به عنوان یکی از نمونه های الهام بخش برای طراحان وب شناخته شده است.

 

3. کائوری کنتو (Kawori Konto)

 

کائوری کنتو یک دیزاینر وب ژاپنی است که با طراحی وبسایت های جذاب و خلاقانه، بازار ژاپن را به خود اختصاص داده است.

 

4. جون نیل (June Neal)

 

جون نیل یکی از طراحان وب معروف در دنیای شبکه های اجتماعی است. او با طراحی وبسایت هایی که قابل تعامل هستند و روی کاربران متمرکزند، خود را برجسته کرده است.

 

5. سوفیا بیولین (Sofia Bullen)

 

سوفیا بیولین یکی از دیزاینر های وب الهام بخش در بریتانیا است. او با طراحی وبسایت هایی که متمرکز بر رنگ و فرم هستند، خود را برجسته کرده است.

 

6. دیوید لو (David Lu)

 

دیوید لو یکی از طراحان وب موفق است که با طراحی وبسایت هایی که متمرکز بر پویایی و حرکت هستند، خود را برجسته کرده است.

 

7. لانا دوین (Lana Dwayne)

 

لانا دوین یکی از دیزاینر های وب معروف در زمینه نمایش تصاویر است. او با طراحی وبسایت هایی که متمرکز بر تصاویر و عکس هستند، خود را برجسته کرده است.

 

8. ناتالیا لارینگ (Natalia Laring)

 

ناتالیا لارینگ یکی از دیزاینر های وب موفق در زمینه صفحات وب کوچک و ساده است. با طراحی وبسایت هایی که ظاهری

ساده و خلاقانه دارند، او به عنوان یکی از نمونه های الهام بخش برای طراحان وب شناخته شده است.

 

9. جیمز مورگان (James Morgan)

 

جیمز مورگان یکی از دیزاینر های وب پیشرو در زمینه طراحی وبسایت های مرتبط با فضای مجازی است. با استفاده از طراحی های خلاقانه، او توانسته است خود را به یکی از اساتید در زمینه طراحی وب تبدیل کند.

 

این نمونه های الهام بخش، نشان دهنده توانایی طراحان وب برای ایجاد وبسایت های جذاب و متفاوت هستند. با توجه به تغییرات و تحولات پیوسته در دنیای وب، طراحان با استفاده از این نمونه ها و دیده شدن آثار آن ها، می توانند طرح های خلاق و مناسبی را برای وبسایت های خود ایجاد کنند.

طراحی سایت در اصفهان | بهترین و جذاب ترین | تیم راهکارهای وب

طراحی سایت در تهران ?جذاب ترین در 1402 | - تیم راهکارهای وب

طراحی سایت در شیراز (حرفه ای + کارآمد) با قیمت عالی 2023

مجید جلیلی - تیم راهکارهای وب

منبع : تیم بزرگ راهکارهای وب  websolutiontools.com

چگونه پوستی بدون چی ن و چروک داشته باشیم

با گذر زمان و در صورت عدم رسیدگی به پوست‌، چین و چروک ظاهر می‌شود. اما در واقع راز داشتن پوست صاف و بدون چین و چروک چیست؟

 

راز داشتن پوستی شفاف و مبارزه با چین و چروک، دوری کردن از هرچه بیشتر از اشعه‌های UV و سیگار کشیدن است. این ? عامل دلایل اصلی چین و چروک صورت هستند. کم شدن قابلیت کشسانی پوست و از دست دادن نرمی و رطوبت آن با مرور زمان، اجتناب‌ناپذیر است اما با مداومت و دوری کردن از عادت‌های مضر، می‌توانید مطمئن شوید که روند پیری پوست شما تا حد ممکن آهسته شده‌ است. در این مطلب  به موضوع داشتن پوستی بدون چین و چروک و به طور کلی به زیبایی پوست  می‌پردازیم.

 

داشتن پوستی بدون چین و چروک

 

از پوست‌تان در برابر آفتاب محافظت کنید

تابش نور خورشید دلیل شماره یک چین و چروک پوست است. پس برای جلوگیری از چین و چروک، باید هر طور شده از پوست در برابر اشعه‌های مضر خورشید محافظت کرد. به هیچ‌وجه نباید برای مدت طولانی در برابر تابش مستقیم نور خورشید قرار بگیریم. مخصوصا هنگام ظهر که آفتاب در وسط آسمان قرار گرفته است. اگر رعایت این مورد همیشه برای شما ممکن نیست و گاهی مجبورید زمانی را زیر تابش شدید خورشید قرار بگیرید، حتما یک لایه مناسب از کرم ضد آفتاب روی پوست‌تان بزنید. در کمترین میزان تابش، از SPF 15 استفاده کنید. اما اگر پوست روشنی دارید، کرم ضد آفتاب با حداقل SPF 30 یا بالاتر استفاده کنید. اگر زمان زیادی را زیر آفتاب مستقیم می‌مانید، حتما هر ?? دقیقه یک‌ بار ضد آفتاب خود را تجدید کنید.

در غذا خوردن دقت کنید

رژیم غذایی فاکتور مهمی در مراقبت از پوست است پس باید مراقب باشید که چه چیزی می‌خورید یا چه‌ چیزهایی را نمی‌خورید. غذاهای سرشار از آنتی‌اکسیدان که از شما در برابر خطر رادیکال‌های آزاد و باکتری‌های تخریب‌کننده سلول‌های پوست، محافظت می‌کند، یکی از بهترین راه‌های مبارزه با پیری زودرس پوست هستند. رژیم غذایی که دارای گیاهان و سبزیجات سرشار از آنتی‌اکسیدان است، از ایجاد خطوط و چین و چروک روی پوست جلوگیری می‌کند و پیری را عقب می‌اندازد؛ گذشته از خواص ضد سرطانی آنتی اکسیدان‌ها. خوردن قند و چربی را تا جای ممکن کاهش دهید و تلاش کنید سبزیجات با برگ‌های سبز، میوه‌های قرمز مثل انواع توت، میوه‌های استوایی مثل انبه و آناناس و البته ماهی که بهترین منبع Omega-3 است را در طول هفته بخورید.

آبرسانی را اولویت هر روز خود قرار دهید

شاید در طول روز هر بار که تشنه شوید آب بنوشید اما به روزهای پر مشغله فکر کنید؛ روزهایی که کمتر تشنه می‌شوید، اگر به اندازه کافی آب ننوشید، سلول‌های پوست هم مانند تمام سلول‌های بدن، عملکرد درستی نخواهند داشت. بدون مرطوب‌کننده پوست شما خشک و شکننده می‌شود. شما باید روزانه چیزی حدود ? لیوان آب بنوشید تا پوست‌تان رطوبت کافی داشته باشد و بتواند با چروکیدگی و خشکی مبارزه کند. همچنین از کرم‌های آبرسان روزانه و شبانه به طور مرتب استفاده کنید. در این باره توضیحات بیشتر را در مجله سلامت و زیبایی ماورای سلامت دنبال کنید.

 

ورزش چین و چروک را دور می‌کند

همه می‌‌دانند که ورزش برای سلامتی بدن مفید است، اما تحقیقات نشان داده است که ورزش برای سلامتی پوست عالی است. فقط مطمئن شوید که بعد از ورزش و عرق کردن صورت‌تان را خوب تمیز می‌کنید تا از جوش و دانه‌های سر سیاه پیشگیری کنید.

همیشه روی خواب شبانه حساب کنید

با اینکه شما وقتی خواب هستید فعالیت زیادی ندارید اما پوست شما شدیدا در حال فعالیت است. سعی کنید حتما ? الی ? ساعت در طول شب بخوابید تا فعالیت بازسازی پوست‌تان بهینه شود و پوست فرصت کافی برای بازسازی داشته باشد. با این کار وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید پوستی شفاف و درخشان خواهید داشت.

رتینول را به عادت‌های مراقبت از پوست خود اضافه کنید

به زبان ساده‌تر رتینول از مشتقات ویتامین A و از خانواده مواد شیمیایی است. رتینول و مواد مشابه آن در محصولات تخصصی مراقبت از پوست وجود دارد. دلیل محبوبیت محصولات دارای رتینول، مراقبت و پیشگیری از پیری پوست است. با بالا رفتن سن حجم سلول‌های پوست کاهش پیدا می‌کند که باعث کدر شدن و افزایش خطوط و چروک روی صورت می‌شود. خاصیت اسیدی این ماده به مرور زمان و مداومت در استفاده باعث کاهش و پیشگری از چین و چروک می‌شود. پس روی برچسب محصول به دنبال «رتینول» باشید.

با دنبال کردن این راهکارها شما می‌توانید با پیری پوست مبارزه کنید و حتی در سن بالا نیز پوست شاداب و جوانی داشته باشید.

 

https://seekingalpha.com/user/57271970/comments

https://lionofviennasuite.sbnation.com/users/TobiMetz3

https://8tracks.com/tobimetz3

https://weheartit.com/TobiMetz3

https://www.liveinternet.ru/stat/mavarayesalamat.ir/

https://www.viki.com/users/tobimetz3_374/about

https://visual.ly/users/tobimetz3/portfolio

https://justpaste.it/8wy0t

 

 

علت خارش پا چیست و چگونه درمان می شود

علاوه بر اینکه خارش پا می تواند یک مشکل آزاردهنده باشد، ممکن است به عنوان نشانه ای از یک مشکل سلامتی جدی نمودار شود.

 

چه چیزی موجب خارش پاها می شود؟

شما در رختخواب و در حال تلاش برای خوابیدن هستید، اما خارش پاهایتان متوقف نمی شود و رفتن به خوابی شیرین را از شما سلب می کند. این بدترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. در این هنگام که به دلیل این خارش آزاردهنده فکر می کنید، به شدت به یک درمان معجزه آسا برای تسکین این خارش نیازمند هستید.

درست است که معضل خارش پاها بسیار آزاردهنده است اما خیلی هم موضوع نگران کننده ای نیست، البته در مواردی ممکن است این خارش ها به مشکلات سلامت جدی مرتبط باشد. در کنار این خارش ها ممکن است مواردی دیگر همچون قرمزی پوست، تاول، خشک شدن و پوسته پوسته شدن پوست، دانه ها خارش دار و یا حتی متورم شدن پاها را مشاهده کنید.


 

ما در این مطلب به بررسی ? دلیل خارش پا و چگونگی التیام و توقف آن می پردازیم. که البته در مجله سلامتی و تندرستی ماورای سلامت آن را به تفیل شرح داده اند.

 

 

پای ورزشکار:

پای ورزشکار بیماری ای است که به عنوان یک عفونت قارچی و دلیل اصلی خارش پاها از آن یاد می شود.

یولندا رگلاند، پزشک بنیانگذار درمان بیماری های پا می گوید: “مکان های تاریک و مرطوب محل رشد قارچ هاست، به همین دلیل است که قارچ ها در پای انسان به راحتی و سرعت بیشتر رشد می کنند.”

Adrian Cotton رئیس عملیات پزشکی در دانشگاه لوما لیندا می گوید: “این موضوع شایعی است که این قارچ ها با راه رفتن پابرهنه در محیط هایی مانند رختنکن های سالن های ورزشی شدت می گیرند. این قارچ ها اغلب خود را به صورت راش قرمز نمایان شده و معمولا از بین انگشتان پا آغاز شده و باعث خارش میشوند، خارشی که هنگام درآوردن جوراب ها بسیار تشدید می شود.”

دکتر رگلاند می‌ گوید که پای ورزشکار می ‌تواند به تاول های خارش دار روی پا و پوست ترک خورده و لایه لایه منجر شود.

به واسطه خاراندن و ایجاد خراش عفونت های باکتریایی ثانویه نیز می توانند در آن منطقه شکل بگیرند. اگر به طور ویژه مستعد ابتلا به بیماری پای ورزشکار هستید، کرم ها و اسپری های ضد قارچ اغلب می توانند شرایط را بهبود بخشیده و عفونت را در حالت خفیف نگه دارند. اگر درمان موضعی به بهبود شما کمک نکرد، به متخصص پوست مراجعه کنید.


 

اگزما:

اگزما یک اصطلاح کلیدی برای گروهی از شرایط پزشکی است که می تواند منجر به خارش و التهاب پوست شود، این بیماری اغلب در سال های اولیه زندگی فرد اتفاق می افتد. درماتیت آتوپیک، شایع ترین نوع اگزما است که معمولا به صورت یک راش قرمز و خارش دار روی گونه ها، دست ها و پاهای شما خودش را نشان می دهد.

دانا کانوزو، معتقد است: “خاراندن محل زخم اگزما باعث می شود که این ناحیه حساس تر شده و مولکول های التهابی که منجر به پیشرفت اگزما و خشکی پوست می شوند را منتشر می کند.” او اضافه می کند: ” بهترین راه برای درمان خارش اگزما، جلوگیری از مرطوب شدن و یا عرق کردن آن ناحیه و استفاده از کرم ها و لوسیون های مرطوب کننده است.”

همچنین ممکن است پزشک شما به منظور تسکین این خارش، داروهای استروئیدی موضعی یا خوراکی را برایتان تجویز کند.

 

پسوریازیس

این بیماری خود ایمنی باعث می‌شود که سلول‌های پوست فوق‌العاده سریع رشد کنند و روی پوست جمع شوند. دکتر راگلند می گوید:”آن ها همانند سلولهای پوست معمولی روی پوست جمع نمی شوند و جمع شدن سلول ها روی پوست معمولا به شکل پوسته پوسته های سفید و یا نقره ای خودش را نشان می دهد

این نواحی خشک و فلس دار می ‌توانند خارش پوست را در مناطقی از جمله پاها ایجاد کنند. او می گوید: “این تجمع پوست فلس مانند اغلب روی مفاصل انگشتان پا ظاهر شده و ممکن است با تورم و درد این مفاصل همراه شود

کرم ها و پماد موضعی و نور درمانی اغلب می توانند به کاهش علائم پسوریازیس کمک کنند. راگلند می‌گوید برخی افراد مبتلا به پسوریازیس نیاز به داروهای خوراکی یا نوع جدیدتری از درمان‌ های تزریقی به نام biologics دارند.


 

نیش حشرات

بسته به فصل، ممکن است خارش پا ناشی از پشه های مزاحم و یا حشرات دیگر باشد. دکتر راگلند می گوید: “نیش حشرات باعث ایجاد واکنش التهابی از جمله انتشار هیستامین شیمیایی در بدن می شود، بنابراین منطقه نیش دچار خارش می شود.”

همچنین نیش حشرات می تواند به تورم، قرمزی و تحریک پوست منجر شود. چند داروی خانگی برای خارش پاهای ناشی از نیش حشرات نیز وجود دارد.

دکتر راگلند می گوید: “آنتی هیستامین موضعی مانند بنادریل می تواند به بهترین نحو به از بین بردن خارش ناشی از نیش حشرات کمک کند، زیرا هیستامین خود عامل ایجاد این مشکل است.” هم چنین می‌ توانید از یخ یا کمپرس سرد برای کمک به تسکین برخی از آن التهاب ها استفاده کنید.

 

پوست خشک

دکتر راگلند معتقد است: “در جامعه ما، افراد بیش از حد و به مدت طولانی با آب داغ حمام می کنند و پس از آن از مرطوب کننده پوست استفاده نمی کنند و همین دلیلی بر خشکی پوست آن ها می شود.” پوست خشک پاهای شما نیز می‌تواند چیزی باشد که شما از پدر و مادر خود به ارث برده اید و یا می ‌تواند ناشی از شرایط پزشکی و داروهای خاص نیز باشد.

علاوه بر این موارد، دکتر Cotton می افزاید: “عواملی نظیر مصرف آب به مقدار کم، مصرف ادرارآورها، و یا قرار گرفتن در معرض گرما و یا نور در صورتی که شدت آن زیاد بوده و شما پوستی حساس داشته باشید می توانند خشکی پوست را به دنبال داشته باشند.”

دکتر راگلند معتقد است: “اگر خشکی پوست خارش پاها را به دنبال داشته باشد، قسمت هایی پوسته پوسته و فلس مانند و یا ترک خورده را خواهید دید.” برای افرادی با پوست تیره، معمولا پوست خشک می تواند سفید و یا خاکستری باشد.

آیا اقدامات پیشگیرانه ای برای درمان پاهای خشک و خارش دار وجود دارد؟ بله ، می توان برای این منظور از مرطوب کننده های مناسب به طور روزانه استفاده کرد. اگر پوستی بسیار خشک دارید، در شرایطی از مرطوب کننده استفاده کنید که پوست هنوز مرطوب است، را که با این کار رطوبت بیشتری حفظ می شود.

گال

این بیماری پوستی ناشی از انگل ریزی است که در لایه بالای پوست قرار دارند. طبق نظر آکادمی پوست و زیبایی آمریکا، به طور معمول گال ها باعث خارش روی دست ها و همچنین پوستی که معمولا با طلا و جواهر در تماسند، می شود. اما در کودکان، گال می تواند گسترده تر باشد و کف دست و پا را تحت تاثیر قرار می دهد.

برخی از افرادی که به بیماری پوستی گال مبتلا هستند، با راش، زخم و یا ضخیم تر شدن پوست روبرو هستند. خارش پای ناشی از این بیماری معمولا بسیار شدید بوده و اغلب در شب هنگام تشدید می شود.

دکتر راگلند می ‌گوید : “از آنجایی که گال از طریق تماس پوست به پوست منتقل می‌ شود، این بیماری بدون توجه به سن، وضعیت اقتصادی و نژاد می ‌تواند توسط هر کسی منتقل شود.” او معتقد است که اغلب افراد مبتلا به گال را می توان با کرم‌ ها و لوسیون های تجویزی درمان کرد؛ البته ممکن است برخی افراد به داروی خوراکی نیز نیاز داشته باشند. علاوه بر این موارد، آنتی هیستامین ها و کرم های استروئیدی نیز می‌ توانند به تسکین خارش و التهاب ناشی از خارش آن کمک کنند.

دکتر کاتن می گوید: “اگر شما به گال مبتلا هستید، باید همیشه بدنتان را تمیز نگه دارید چرا که این بیماری مسری بوده و به راحتی منتقل می شود. تا زمانی که به طور کامل از این بیماری خلاص شوید هرروز لباس ها، ملافه و روبالشتی هایتان را بشویید.”

 

 

درماتیت تماسی آلرژیک

راش خارش دار روی پای شما ممکن است ناشی از درماتیت تماسی آلرژیک باشد. درماتیت تماسی آلرژیک واکنش آلرژیک به چیزی است که پای شما با آن در تماس بوده است. دکتر Canuso می گوید: “قرار گرفتن در معرض مواد حساس و تحریک کننده مانند مواد شیمیایی و یا حتی آلرژن ها در صابون، لوازم آرایشی و گیاهان می تواند باعث درماتیت تماسی آلرژیک شود.” او معتقد است رنگی که در جوراب های تیره وجود دارد یکی از عواملی است که معمولا روی پاها تاثیر می گذارد. درماتیت تماسی ناشی از رنگ جوراب های تیره، می تواند در هر جایی که جوراب با پاها در تماس بوده، خارش پاها را به دنبال داشته باشد. برای رهایی از این شرایط می توانید این جوراب ها را کنار گذاشته و از کرم های ضد خارش بدون نسخه استفاده کنید.

 

بیماری کلیوی یا کبدی

بعضی از شرایط پزشکی مانند بیماری کبد یا کلیه می توانند موجب خارش دست ها و پاها شود. دکتر Canuso توضیح می‌دهد: ” هنگامی که کلیه ‌ها نمی ‌تواند به درستی عمل کند، مایع و مواد زائد کلیه‌ ها در خون ما باقی می مانند، که این امر می‌ تواند موجب خارش شدید در همه اندام ها شود، که معمولا ابتدا در پاها ظاهر می‌ شود.”

درمان بیماری‌ زمینه ای و عوارض آن – چه با داروهای تجویزی یا دیالیز – اغلب می‌ تواند به تسکین این خارش کمک کند.

 

 

https://farazsallo90.blogspot.com/2022/11/6.html

https://sites.google.com/view/wreterghjuykii/home

https://press-info1.siterubix.com/15%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d8%af/

http://googlemap.unblog.fr/2022/11/17/15%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d8%af/

https://articleblog100.wordpress.com/2022/11/17/15%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d8%af/

https://www.dailystrength.org/journals/ay-bh-dnbl-bhtryn-brnmh-rjym-gdhyybry-khhsh-wzn-hstyd-qwnyn-sdh-

https://www.evernote.com/shard/s492/sh/1b5035c0-6c1c-a020-c148-01bf2f8a651b/940f2b3b53b7d2b27081e492321727b1

https://app.box.com/s/ey5sc540bsdxsmgi28oh0yesygx39ii7

 

 

پایان نامه(بررسی آئین دادرسی کار)

بررسی آئین دادرسی کار



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه(بررسی آئین دادرسی کار)

پایان نامه ارشد (تطبیق اصل آزادی قرارداد )

کلمات کلیدی حاکمیت اراده، آزادی اراده، آزادی قرارداد، العقود تابعه للقصود



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد (تطبیق اصل آزادی قرارداد )

پایان نامه ارشد( عقود رضایی و تشریفاتی از منظر حقوق)

عقود رضایی و تشریفاتی از منظر حقوق



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد( عقود رضایی و تشریفاتی از منظر حقوق)

Short stories for kids – free story

Short stories for kids – free story

 

 

Anti and Antolon kids story

 

 

z4_pmfi.jpg

 

One cold autumn day, a little ant named Anti wanted to take home a big piece of biscuit with all his might! He used to stand a little behind biscuit and push it. He would stand in front of it for a while and pull it with his hands and try to make it move!

As he was trying, one of his friends, whose name was Antolon, stood next to him and said:
Hello Anti! what are you doing? And when his eyes fell on the biscuit, he said:
Wow, what a big biscuit! It must be very heavy! Do you want me to help you?

Anti said:
No thanks! I can take it myself!

Antolone said:
This is very heavy! How are you going to take it alone? It is gonna be a hard work!

Anti said:
No! It is not difficult at all! I am very strong and I can handle it myself! Don’t you know that we ants can lift and move loads heavier than ourselves?!

Antolone said:
I did not say that you are not strong! By the way, you are very strong and powerful! And you are right! Ants can do this! But everything has a limit! For example, can we ants lift a big tree branch? Obviously we can’t! So we have to do our work together!

Anti said:
No need to cooperate! I always do my work myself and I don’t need anyone!

Antolone said:
OK! as you like! But if you need help, you can count on me!

Antolon left and Anti started pulling and pushing the biscuit again! It was almost noon and Antti still couldn’t shake the biscuit! He was very hungry! He said to himself:
Maybe if I eat a little of the biscuit, it will be lighter and I can move it! So he started eating biscuits!

When he was full, he looked at the biscuit and realized that its size had not shrunk too much! But he still stuck to his words and was not ready to ask anyone for help!

It was sunset and Sun went to sleep! Anti was tired, but he was only able to move the biscuit a little! That’s why he sat down on the floor and looked at the biscuit! He said to himself:
If I had accepted Antolon’s help in the morning, I would be sitting in my warm and soft house now!

But there was no one to help him! He looked around but did not see anyone! He looked above his head and suddenly he saw Busy, the little bee, flying! He called Busy and begged him to tell Antolon to come to his aid!

A few minutes passed and Anti was very cold! He was scared and thought that maybe Antolon was upset with his behavior in the morning and didn’t want to come to his aid!

 

 

 

Panda’s magic pencil kid story

 

 

One sunny day, little panda was tidying his room and putting his books inside the shelf. He would put some books that he had not yet read in front of him so that he could read them sooner.

When he was tidying up under his bed, he suddenly hit a big colored pencil. He took it out from under the bed and looked at it. He did not remember that he had such a large pencil before! He thought to himself:
Maybe I lost this pencil a long time ago and that’s why I don’t remember it!

That’s why he put the pencil on the table and went to arrange the rest of his room! After eating lunch, little panda decided to draw! He wanted to use his big pencil! He had a craving for a big delicious cake, so he painted a beautiful cake and when he was done, he blew on the drawing to remove the crayon powder from it. But suddenly a cake appeared on the table! The little panda was a little scared at first, but when he looked closer, he realized that this was the same cake he had painted.

He slowly moved his hand forward and ate a piece of it. It was very delicious! At that moment, a great thought came to the little panda’s mind! He could draw any food he wanted so that he could and eat it!

From that day on, the little panda painted and ate everything he wanted, such as chocolate, chips, ice cream and puffs, and even very fatty foods such as pizza and lasagna!

It went on like this for a while and the little panda had gained a lot of weight. He was walking very hard and could not fit in the chair in his room anymore!

His belly had grown so much and had come forward that he could no longer see his legs! Until one day after eating a piece of pizza that he had painted, he had a severe stomachache! He got dizzy and fell to the ground!

When he opened his eyes, Dr. Goat was standing above him! He said to the little panda:
You ate too much! From now on, you should be careful about what you eat and you should exercise!

When Doctor Goat left, Little Panda took a look at his own image in the mirror! and He was very surprised! He was very fat! Big belly and big hands and feet! He got so upset!
Now he understood why he walks so hard and can’t play with his friends like before! From that day on, the little panda started to exercise and eat healthy food! Once he wanted to throw away his magic pencil! But he thought to himself:
Why should I throw it away?! I can paint healthy foods with it! Like apples, oranges, lettuce and broccoli!

 

Source: storiestogrowby , moonzia

The Town Musicians of Bremen Story for kids

The Town Musicians of Bremen Story for kids

 

 

 

 

My dear fellows, Today I’m gonna tell you the story of town musicians of Bremen.

Once upon a time, there was a man who had a donkey. His donkey had carried the corn sacks for many years. for him! Yes kids! He was a indeed, a loyal donkey!

But getting old, the donkey became weak and unsuitable for the job! So the owner thought to himself:

Should I keep this donkey or let him go?

Sensing the danger, donkey ran away from the farm and decided to go to Bremen.

Yes! I will be a great musician there! He thought.

He started his journey. He walked and walked until he reached a dog, lying on the road! The dog was gasping like he had just finished a long run!

What are you gasping for, dear friend?

OH! I got old and I can’t go hunting every day! said the dog. My master didn’t want me anymore! So I decided to run away! But, how can I find food?

I know what to do! I’m going to Bremen to become a musician! come with me. We can form a band together. I’ll play the Lute and you shall beat the kettledrum!

So the dog agreed! They were not far in the road when they saw a cat! He was sitting on the road, with eyes full of tears like the ocean!

Fluffy fellow! Why are you crying so hard? Asked the donkey!

How can I be happy when my life is in danger! I’m getting old! My teeth are not sharp anymore! I don’t wanna chase mice anymore! I rather sit near the fireplace and rest! So my mistress wanted to get rid of me! I escaped! But what am I gonna do now?

Join us! You understand night music. So you can be a member of our band! We are gonna be musicians of Bremen!

The cat thought really hard and decided to join them. The three runaways continued their journey and they reached a rooster who was cock-a-doodle-doing with all his might.

Your cock-a-doodle-do goes through and through my skull, said the donkey. What is the problem?

My mistress has guests tomorrow and he told the chef to cook a delicious soup with me for them! this evening I am to have my head cut off. Now I am cock-a-doodle-doing at full pitch while I can. The rooster cried!

Ah you feathery red headed friend! You better come with us and be a part of our band! We are heading to Bremen and become musicians! It is indeed better than death! You have a full pitch voice! Our music will have the best quality! Said the donkey.

The rooster agreed. So the four animal continued their trip to Bremen. In the evening they decided to rest in the forest. The donkey and the dog laid under a large tree while the rooster and the cat settled in the branches. The rooster flew right un the top where he was safer. right before they fall to sleep, the rooster said:

I saw a light! there most be a house not far off!

So we better get up and go! Said the donkey. I’m not comfortable here! We want a shelter.

So they moved further on, and soon saw the light shine brighter and grow larger, until they came to a well lit robber’s house. The donkey, as the biggest, went to the window and looked in.

What do you see, my grey horse? Asked the rooster.

What do I see? Answered the donkey. A table covered with good things to eat and drink, and robbers sitting at it enjoying themselves.

OH! That is just what we want! Said the rooster!

I wish we were there! Moaned the donkey!

Then the animals put their heads together and planned how to best win an invitation to come inside and join the robbers at the feast.

Come, come my friends, said the donkey. We are musicians, so let us sing for our supper.

They began to sing as best as they can. The donkey brayed, the dog barked, the cat mewed, and the rooster cock-a-doodle-do’ed.

Then they burst through the window into the room, so that the glass clattered! At this horrible din, the robbers sprang up, thinking this has to be a ghost, and they escaped in a great fright out into the forest.

The four companions now sat down at the table, pleased with what was left, and ate as if they were going to fast for a month.

As soon as the four musicians finished eating, they turned off the light, and each found a sleeping place according to his nature and fell to sleep. The donkey laid himself down upon some straw in the yard, the dog behind the door, the cat upon the hearth near the warm ashes, and the rooster perched himself upon a beam of the roof; and being tired from their long walk, they soon went to sleep.

A little after midnight, the robbers saw from afar that the light was no longer burning in their house. Appearing quiet, the boss said:

We ought not to have let ourselves be frightened out of our wits. You! Go and examine the house.

The man finding all was still, went into the kitchen to light a candle, and taking the glistening fiery eyes of the cat for burning coals, he held the candle to them to light it. The cat did not understand what he meant to do, however, and flew in his face, spitting and scratching.

He was dreadfully frightened, and ran to the back door, but the dog, who lay there sprang up and bit his leg. As he ran across the yard by the straw heap, the donkey gave him a smart kick with its hind foot. The rooster too, who had been awakened by the noise, had become lively, and cried down from the beam, “Cock-a-doodle-doo!

Then the robber ran back as fast as he could to his boss and said:

Ah, there is a horrible witch sitting in the house, who spat on me and scratched my face with her long claws; and by the door stands a man with a knife who stabbed me in the leg, and in the yard there lies a monster who beat me with a wooden club. Above, upon the roof, sits the judge, who called out: “Bring the rogue here to me!” So I got away as well as I could.

 

 

Source of this story youtube and moonzia

Free and cute moral stories for kids

Free and cute moral stories for kids

 

 

Stella and the sun moral story for kids

 

 

z5_bmr5.jpg

 

once upon a time there was a cute girl named Stella who liked to climb everything. She was going up on the chair! She used to climb on the table and in short, she climbed on everything! She even climbed trees.

Stella wanted to climb so high that she could catch the sun with her little hands! One day, Stella’s parents took her to a very, very high mountain! Even though Stella became very tired on the way. She was was happy Because she knew that when she reached the top of the mountain, she would be very close to the sun and she thought that she could take it from the sky for herself.

After hours of climbing, Stella and her mother and father reached the top of the mountain! But the sun was still in the sky and Stella could not reach it. That’s why she turned to his father and said:
Dad! Can we take the sun home with us?

Stella’s father tried to take the sun, but after a little effort he said:
No! My hand does not touch the sun!

But suddenly a thought came to his mind! He said to Stella:
Maybe if you sit on my shoulder, you will reach it!

Stella sat on dad’s shoulders with her mother’s help. When Dad stopped, Stella was closer to the sun! Stella stretched her hand and stretched until finally she was able to hold the sun in her hand. Stella smiled happily! Now she could take the sun home to keep for herself! But as soon as Stella put the sun in her pocket, everything got dark and it started to get cold! But it didn’t matter to Stella! Because the sun was in her pocket and it warmed her! Stella was so happy that she didn’t notice any of this happening!
After playing with the sun for a while, Stella said:
We have to go back home so I can show the sun to my friends and play together!

A few hours later, when Stella and her parents arrived in the city, everyone in the city was sleeping, because it was night! Stella waited for a few more hours, but still it was not morning and no child came out of the house. All the houses were closed. All the flowers had faded and a cold wind was blowing.
When Stella saw that the morning did not come, she put the bright and luminous sun in the drawer and fell asleep!

A few hours later he woke up with a sound! The children were singing in the street! They read one poem after another:
It’s dark everywhere
how cold the weather is
I wish the sun would return to the sky
Golden and bright sun
where are you?
Maybe someone came
He took you and put you in his pocket!
kind sun
come back to the sky


 

 

See more moral kids stories on moonzia.com

 

 

Timmy, the king of jungle moral story for kids

 

 

 

In a green forest, many small and big animals lived. Every morning, when the sun rose, all the baby animals gathered by the river and played together! Then they would sit and eat the food that their mother had prepared.

Timmy was a little tiger cub who happily woke up every morning, took his food bowl, and went to the river! But when it was time to eat, he would always take his food dish and go behind the trees and eat secretly. One day when he was eating his food, he heard laughter! He looked behind him and saw baby lizard and baby lion laughing loudly!

Timmy asked angrily.
Why are you laughing?

The baby lion said:
Ah! Do you want me to give you some of my food to eat?

Baby lizard said:
Do you only eat so much with your big body?

Timmy was upset and ran home crying! When her mother saw her crying, she asked sadly:
Dear son! What happened?

Timmy cried:
Baby animals bring a lot of food with them every day! But I am an intelligent tiger cub; my food is the least!

His mother said:
Well, I will feed you as much as you like! Are you hungry?

Timmy said:
No!

His mother said:
So why are you crying?

Timmy said:
Because the kids make fun of me and say that I eat the least! They say that whoever eats more is stronger!

Timmy’s mother said:
It’s not like that, my son! Everyone eats as much as he can! They eat all the meat their father brings them every day, but you keep some of it in a safe place every day.

Timmy asked:
What does it mean? A safe place?

His mother said with a laugh.
You will understand what I mean later!

Days passed and passed until one day, the crow woke everyone up and said:
I have hot news! The king of the jungle has woken up! The race is on its way! What does the king think? All the people of the forest! Please, everyone, come to the shelter! We must go to see the lion king, the king of the jungle.

All the animals went to the big lion sanctuary with their babies! The lion came out of his shelter and said to the animals:
Today I want to choose the future king of the jungle.

All the animals were happy to hear this news. Lion continued:
But choosing the king of the jungle takes work. That’s why we have to hold a contest! Any baby animal that can bring the crown of the king of the jungle from inside the cave of the mountain will become the king of the jungle!

The next day, all the baby animals went to the high mountain with a small backpacks.

Timmy ‘s mother also put a food container in Timmy ‘s backpack and said to him:

Remember when I told you that you keep some of your food in a safe place every day?

Timmy said in surprise:
Yes!

His mother showed him the dish and said:
These are the same foods! When you reach the mountain, give this dish to Mr. Eagle!

Timmy asked:
Mr. Eagle?

His mother laughed and sent him to the high mountain!

When all the baby animals reached the mountain, they saw a giant and angry eagle standing in front of the cave door, not allowing anyone to enter the cave. He growled:
Baby animals! What have you brought me?

The baby animals looked at each other! But no one had anything to give Mr. Eagle! At the same time, Timmy took out the food container his mother had given him from his bag and gave it to Mr. Eagle! When Mr. Eagle saw the dish full of meat, his eyes sparkled, and he said:
What an intelligent baby tiger! You are allowed to enter the cave and take whatever you like!

 

 

چاپ و بسته بندی مواد غذایی در سال 1402

چاپ و بسته بندی مواد غذایی در سال 1402

z1_f22g.jpg

 

صنعت چاپ و بسته بندی یکی از صنایع زیربنایی در کشورهای در حال توسعه است. نقش مهمی در توسعه صادرات، تجارت و روابط اقتصادی بین کشورها دارد.

برای نشان دادن وضعیت این صنعت، در حال حاضر کشورهایی در جهان هستند که با تقویت صنعت چاپ و بسته بندی تبلیغاتی می توانند درآمد زیادی از تجارت جهانی کسب کنند.

اما در مقابل این دسته از کشورها، کشورهای دیگری در جهان وجود دارند که علیرغم مزیت های اقتصادی در تولید بسیاری از محصولات، صرفاً به دلیل عدم وجود یک محصول قوی از بخش بزرگی از بازار مصرف جهانی کنار گذاشته شده اند. ایران بدون هیچ تعارفی در رتبه اول این کشورها قرار دارد. شواهد موجود نشان می دهد که در حال حاضر برخی از صادرکنندگان ایرانی محصولات خود را با کمترین قیمت جهانی به کشورهای شناخته شده صنعت بسته بندی می فروشند و این محصولات را با چند برابر قیمت خرده فروشی مجددا بسته بندی می کنند.

 

نقش چاپ و بسته بندی در روی فروش محصولات

تبلیغات تاثیر زیادی بر فروش محصول دارد. امروزه بسته بندی آنها یکی از راه های تبلیغ و بازاریابی محصولات می باشد. تبلیغات رایگان و خلاقانه را می توان روی کاغذ کادو انجام داد. شما می توانید محصولات و خدمات خود را از طریق تبلیغات به مشتریان معرفی کنید. امروزه چاپ اطلاعات بسته بندی محصولات یکی از مهمترین ابزارهاست. اما باید در این کار تخصص لازم را داشته باشید و روش درست و مناسب را انتخاب کنید.

زمانی که نام محصول، ترکیبات و اجزای آن، تاریخ مصرف، تاریخ ساخت و انقضای محصول، شرایط نگهداری آن و موارد مفیدی از این دست بر روی بسته بندی درج شود، اعتماد مشتری را جلب می کند. در عین حال نوع چاپ و بسته بندی نیز در این زمینه نقش بسزایی دارد. هرچه طراحی نوآورانه و خلاقانه تر باشد، توجه بیشتری را به خود جلب می کند. پس فقط محصولات خود را بسته بندی نکنید. سعی کنید تکنیک های جدید و مدرن، طراحی به روز و غیره را در بسته بندی قرار دهید تا توجه مشتری را به خود جلب کنید. کیفیت محصول نیز در جلب اعتماد مشتری نقش دارد.

 

نقش بسته بندی در صادرات

با رقابت شدید در بازار بین المللی، بسته بندی محصولات بسیار مهمتر از قبل شده است. در این بازارها، تولیدکنندگان و صادرکنندگان به انواع بسته بندی، طرح ها، چاپ و ... توجه زیادی دارند و آنها را یکی از ابزارهای بازاریابی خود می دانند. طراحی بسته بندی نقش مهمی در این امر ایفا می کند. طراحی خلاقانه به ما امکان می دهد نظرات مشتریان بیشتری را جلب کرده و محصولات خود را رقابتی تر کنیم. نکته دیگری که در زمینه صادرات و نقش بسته بندی می توان به آن اشاره کرد، اهمیت بازیابی و استفاده مجدد از بسته بندی محصولات به ویژه بسته بندی مواد غذایی است.

امروزه موضوع محیط زیست و حداقل آسیب های وارده بسیار مورد بحث قرار گرفته است تا بتوان بسته بندی را بازیافت کرد و بیش از پیش به چرخه طبیعی بازگرداند.

 

سخن آخر

بسته بندی بخشی از فروش است و تا حدودی می توان آن را جزء مهمی از آن دانست. اهمیت بسته بندی و استفاده از سلفون opp در این است که با انجام صحیح آن می توانید موفق تر از رقبای خود در بازار باشید. بسته بندی عالی با طراحی منحصر به فرد، چاپ و نوع کاغذی که در تولید آن به کار می رود، نقش مهمی در جلب اعتماد و توجه مصرف کنندگان دارد. بسته بندی باید به گونه ای باشد که بتواند به عنوان یک ابزار تبلیغاتی رایگان و کاربردی با محافظت و جلوگیری از آسیب به محصول به ویژه محصولات غذایی و دارویی، فروش را افزایش دهد.